پیامک آمد...
" از شلمچه به شما سلام میرسانم"
یکی از راویان با صفای راهیان نور بودند که سال قبل مهمان دل سوخته شان بودیم...و چقدر باصفاتر بود زیارت مناطق با بیان شیوا و به دور از تکلف این بزرگوار!
دلم خیلی برای شلمچه تنگ شد، اما دلخوش بودم به این که بیادم بودند ،میدانم که برایم دعا هم کردند.
....وقت خواب از خواهرم پرسیدم بخواهی بروی مسافرت ،کجا را می پسندی؟ جنوب یا مشهد؟
گفت: معلوم است جنوب.
نمیدانم این شهدا چه کرده اند که همه را دلباخته خود کرده اند، اردوی دانش آموزی راهیان نور سال قبل خیلی بهش چسبیده بود!
دعا میکنم به همین زودیها باز بخوانندت زهرای عزیزم!درحالیکه سرافکنده نباشی در محضر شهدا!
تاریخ : چهارشنبه 92/8/8 | 10:10 عصر | نویسنده : نارنجک | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.