به نام بهترین دوستم الله جان!
گاهی وقتها چقدر دل آدم میگیرد
و دنیا با همه وسعتش برایت تنگ میشود و میخواهی بغضت را بشکنی و اشکهایت را آزاد کنی و فریاد بزنی...
اما باید نه ناراحت باشی نه حتی بغض کنی نه گریه نه اینکه صدایت در بیاید فقط به یک آه بلند بسنده کنی ؛ آن هم در تنهایی!!!
چقدر خوب است خدا هست، حتی برای مثل منی که نه میشناسمش نه ...
فقط میدا نم که هست، مرا می بیند، دوستم دارد، و نمی گذارد زمین بخورم
راستی چه می شود که ما آدم ها به خودمان اجازه می دهیم به جای هم تصمیم بگیریم و سعی نمی کنیم دیگری را بفهمیم و ...و...و...؟؟؟چه می شود؟
راستی می گویند بوی یار می آید، بوی بهار
گفتند بهار وقتی می رسد که درختان مرده باشند، سختی سرمای زمستان را چشیده باشند، و البته که "در برابر سرما مقاومت کرده و طاقت آورده باشند"
زمستان سخت جهان آمده است، برف و یخبندان است...انسان ها در گوشه گوشه جهان میسوزند، می میرند، کشته می شوند، دقمرگ می شوند اما مقاومت می کنند...دنیا بهم ریخته ،فلسطین، لبنان، بحرین، میانمار،یمن، مصر، سوریه و و و...
نکند حواسمان پرت شود؟ نکند غافل شویم؟ حواسمان باشد دارد بهار می شود،یخ هایمان را آب کنیم بیایید بهاری شویم نکند جا بمانیم؟
نارنجک نگران کارهایی است که نکرده، نگران روی سیاهی که معلوم نیست خریده شود حتی به نام کنیزی کنیزان بهار یا نه!
نکند نخرندش؟؟؟!!!
بهار نزدیک است باید دل نارنجک آب وجارو شود، باید دنیا را آب و جارو کرد برای قدوم سبز بهار، باید آماده شد
خدایا! دنیا را آنگونه بتکان که شایسته بهارترین بهار دنیا باشد
.: Weblog Themes By Pichak :.