مرد، وارد خانه شد..چقدر چهره اش خسته بود، سلام بچه ها را جواب داد و دراز کشید.هنوز جابجا نشده بود که صدای اذان را شنید، بلند شد برای نماز آماده شود...

57 سال دارد، روزهای معمولی که دیگر برایش عادی شده بود زیر آفتاب سوزان کویر کارگری میکرد...اما ماه مبارک رمضان ، با دهان روزه، روی پشت بام ...

ساعت کار : 6 صبح تا 12 ظهر، 

6 ساعت در زیر آفتاب  با کمری که 5سال پیش گفتند دیگر کمر نمیشود و با دستی که عصبش قطع شده ،کیسه های سنگین سیمان را جابجا کند، ملات بسازد،آجرها را جابجا کند...

راستی روزی او حلال تر است یا کسی که درماه مبارک هم زیر کولر پشت میز مینشند و ارباب رجوع را هم دست بسر میکند؟

راستی کدام عدالت است که او بعد از 50 سال کار بدنی در دمای 40-50 درجه با موتور رفت وآمد کند و جوانکی تازه به دوران رسیده پشت ماشین مدل بالایش بنشیند و وقتی از کنار مرد رد می شود هم با چشم حقارت به او نگاه کند؟

کدام عدالت است که ...

الحمدلله که "کاد الفقر ان یکون کفرا "درموردش صادق نیست وهنوز نمازش اول وقت است و روزه اش را میگیرد و دلش گرم است به فضل خدای مهربانش و هنوز شاکر است.




تاریخ : سه شنبه 93/4/10 | 7:21 عصر | نویسنده : نارنجک | نظر


  • paper | مقاله های قدیمی | فروش آگهی رپرتاژ
  • خرید بک لینک دائمی | مای بی اف