حالش را میفهمید؟
جای او بودن سخت است و عذاب آور!
مطمئنا هیچکس نمیخواهد اینگونه از دریایش جدا باشد حتی اگر زنده باشد! اصلا مگر میشود این زندگی را زندگی نامید؟
این ماهی، منم، شمایید شاید، و خیلی از ما آدمها!
دریا مارا در بر گرفته اما محصورمان کرده اند در یک تنگ وقدری هم آب دریا را برای زنده نگه داشتن و فریب دادنمان در تنگ ریخته اند...
البته از اول که زندگی دریایی داشتیم اما خودمان انتخاب کردیم و خودمان را فریب دادیم که این آب هم آب دریاست،چه فرقی میکند؟ در همین جای کم هم میتوانیم زنده باشیم و...
خودمان را به خواب زدیم و خواستیم فقط زنده باشیم نخواستیم زندگی کنیم...
کجای کاریم؟؟
خداوندا! زندگی دریایی ام آرزوست!
تاریخ : چهارشنبه 92/10/18 | 6:29 عصر | نویسنده : نارنجک | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.