• وبلاگ : نارنجک
  • يادداشت : دستور العمل4 و 5
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    روزي که خبر فوت بابامو شنيدم . اينکه براثر سکته مغزي منو تو يازده سالگي تنها گذاشت منو کشت . و من ازاون روز دلتنگي هايم راروي ديوار يا قلم انگشتم خيلي بي رنگ نقاشي ميکنم و ساکت ميمانم نکند کسي بفهمد که غصه دارم ...يک روز تصميم گرفتم زندگي نامه ام را بنويسم . انقدر از نوشتن دلتنگ شدم و اشک ريختم که بيخيال اين تکرار شدم و زدم به فراموشي .....
    پاسخ

    متاسفم . خدا رحمتشون کنه. واقعا سخته، انشالله خداوند مادرتونو براتون حفظ کنه وشما رو براي ايشون..اجر شما انشالله محفوظه