سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الر حمن الرحیم

الحمدلله!نمیدانم چگونه بخاطر محبت ویژه خدای خوبم از او تشکر کنم .

امروز بعد از دوهفته از سفری که فکر میکنم هدیه امام رضایم بود برگشتم! برم گرداندند! وگرنه دوست داشتم همانجا بمانم . برای اولین بار بود که 2هفته از خانواده ام دور بودم اما دلتنگیم دلتنگی نبود .حسی که این مدت داشتم در هیچ سفر معنوی نداشتم حتی جنوب حتی خراسان حتی حالاتم شبیه روزها وشبهای اعتکاف نبود ...سرشار از معنویت اما نه سر سجاده که در بین مردمانی ساده وبی آلایش در بین خادمانی مثل خودم، هرگز فکر نمیکردم خدمت طعم عشق بدهد هرگز فکر نمیکردم با شکم گرسنه خدمت کردن اینقدر باصفا باشد! آنقدر سر شار و لبریز از انرژی شده ام که نمتوانم توصیف کنم آنجا که رفتم کجا بود و چه بر من عاصی گذشت؟با اینکه تقریبا هرشب حالاتم را بر کاغذ دفترم آوردم تا آنجا از شوق منفجر نشوم اما هنوز لبریزم! هروقت توانستم از این زندگی زیبا برایتان میگویم زندگی ای که هر لحظه اش می ارزید به یک سال عمری که هدر دادم و فکر میکنم فقط 2هفته زندگی کرده ام و بقیه عمرم مرده ای متحرک بیشتر نبودم!

اما امشب دلتنگ روزهای پیشینم واشک از دیدگان بیمقدارم جاریست بخاطر برگشتن به دنیا! آنجا که ما بودیم دنیا رنگی نداشت نه، دنیا رنگ خودش را داشت  بوی دنیا پرستی هم آنجا نمیآمد....افسوس!

خدایا ! لذت همچین زندگی شیرینی را به بندگانت بچشان! دوستت دارم مولای زیباییها و زندگیهای این چنین!




تاریخ : شنبه 92/6/16 | 10:7 عصر | نویسنده : نارنجک | نظر


  • paper | مقاله های قدیمی | فروش آگهی رپرتاژ
  • خرید بک لینک دائمی | مای بی اف